پایبند به حسن همجواری هستیم، دنبال نزاع های منطقه ای نباشیم
بحران روابط قطر با دیگر همپیمانان قدیمی اش و تحریم این کشور از سوی آنان سبب شده تا تجارت این کشور عمدتا وارد کننده، دچار مشکلات عدیده ای شود. تنها مرز زمینی قطر که با عربستان است و تقریبا اکثر مایحتاج خوراکی این کشور کوچک حاشیه خلیج فارس از طریق آن تامین می شد به یکباره بسته شد. بندر جبل علی امارات متحده عربی به عنوان بندری که بخش عمده ای از کالاهای مورد نیاز قطر از طریق آن ترانشیپ می شد نیز به اشارت بزرگ قوم یعنی عربستان، خدمات خود را به آن متوقف کرد. مرزهای هوایی هم بر روی هواپیماهای قطری در آسمان کشورهای سابقا هم پیمان تعطیل شدند تا آسمان ایران تنها گریزگاه بهترین خط هوایی جهان باشد. این در حالی است که قطر با دارا بودن حدود دو میلیون و هفتصد هزار نفر جمعیت و تولید ناخالص داخلی ۳۵۳ میلیارد دلاری با رقم ۱۳۰ هزار دلار درآمد سرانه، بالاترین درآمد سرانه در جهان را داراست. این کشور تنها در بخش مواد غذایی در سال کمی بیش از سه میلیارد دلار واردات دارد که بخش عمده ای از آن از طریق عربستان صورت می گرفت. بر این اساس آنچه که از سوی برخی تجار و صاحبنظران اقتصادی مطرح شد موقعیت بی بدیل ایران برای تامین مایحتاج قطری ها از طریق بنادر جنوبی کشور است. این یک واقعیت اثبات شده است که دیگر بنادر منطقه بویژه بندر جبل علی که هم اکنون نقش هاب منطقه ای را پیدا کرده تنها با بهره گیری از ضعف نسبی بنادر ایران به این موقعیت دست یافته اند. ضعفی که البته ذاتی نیست و عمدتا ریشه در بحران های پی در پی سیاسی ای دارد که برخی دشمنان طی دهه های اخیر برای کشور ما ایجاد کرده اند. علی ای حال هم اکنون قطر در موقعیتی قرار دارد که به شکلی طبیعی و غیر منتظره به ایران و موقعیت ژئواستراتژیک آن نیار مبرم پیدا کرده است. بنابراین این سوالات پیش می آید؛ آیا می توان این مسئله را فرصت و سرفصلی تازه در مراودات تجاری دو کشور دانست؟ آیا اساسا می توان با توجه به ماهیت روابط تاریخی اعراب منطقه با یکدیگر و با در نظر گرفتن نگاه نه چندان دوستانه آنان به ایران به یک رابطه تجاری طولانی مدت اندیشید؟ اینها سوالاتی است که «مانا» با تنی چند از صاحبنظران تجاری، اقتصادی و سیاسی مطرح کرده است که ماحصل آن را در ذیل می خوانید.
علاء الدین میرمحمدصادقی رئیس سابق شورای بازرگانی ایران و قطر و از اعضای شناخته شده اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران، بازار قطر را به صورت تاریخی در تجارت با ایران دچار نوسان دانسته و می گوید: این بازار برای ما گاه خیلی باز بوده و گاه خیلی بسته. از پیش از انقلاب و بعد از آن در اوائل دهه ۱۳۶۰ قطر برای کالاهای ایرانی بازار خوبی به حساب می آمد. در آن زمان شاید بیش از نیمی از نیاز بازار قطر از سوی ایران و با کالاهای ایرانی تامین می شد. اما بعدها و به تدریج صادرات کالای ایرانی به قطر روند کاهشی پیدا کرد.
وی بخشی از تقصیر کاهش تجارت با قطر را بر عهده خود تجار ایرانی می داند و خاطر نشان می کند: متاسفانه کیفیت کالای صادراتی به بازار قطر خوب نبود. این مسئله فرصت خوبی را برای رقبا ایجاد کرد تا آنها تدریجا بازار را از دست کالای ایرانی خارج کنند. همزمان فشارهای سیاسی نیز آغاز شد به گونه ای که دولت قطر بزودی برای اقامت و حتی صدور ویزای ایرانیان محدودیت هایی را قائل شد. این در حالی بود که در میانه دهه ۱۳۷۰ ایران فروشگاه عرضه مستقیم کالا در دوحه دایر کرده بود که البته آن هم به آرامی تعطیل شد.
رئیس هیئت امنای سازمان اقتصاد اسلامی با اشاره به بحران پیش آمده میان ایران و برخی کشورهای منطقه می گوید: به واسطه این بحران بازار قطر مقداری بر روی کالای تولید ایران باز شده که باید تلاش کنیم تعامل تجاری فعلی به دور از هرگونه مسائل سیاسی توسعه پیدا کند تا پای تولیدات ایرانی را دوباره در این کشور باز کنیم. به هر حال بازار قطر برای تجار ایرانی نزدیک و در دسترس است این در حالی است که بخشی از شهروندان این کشور اصالت ایرانی دارند و به قول خودشان عجم هستند و به ایران علاقه دارند. بنابراین یک پیش زمینه فرهنگی نیز برای استقبال از کالای با کیفیت ایرانی در این کشور وجود دارد.
میرمحمدصادقی مصرف کنندگان قطری را علیرغم جمعیت دو میلیون نفری این کشور به واسطه درآمد بالای سرانه آن پرمصرف ارزیابی کرده است و اظهار می دارد: صادرات میوه و تره بار و مواد غذایی که ما در تولید آن مزیت داریم باید به این کشور مدنظر باشد.
وی همچنین رقابت در این بازار پر مخاطب و ثروتمند را دشوار ارزیابی کرد و ادامه داد: باید تلاش کنیم با توجه به رقابتی که وجود دارد قیمت نهایی کالای صادراتی به قطر قابل رقابتی باشد. دولت نیز می تواند با ایجاد و ارائه تسهیلاتی در حوزه حمل و نقل برای تجار ایرانی به کاهش قیمت و سرعت عرضه کمک کند. بخش دیگری نیز که دولت می تواند در مسئله صادرات به قطر موثر باشد نظارت دقیق بر استانداردها و کیفیت کالای صادراتی است.
این فعال باسابقه حوزه بازرگانی و صادراتی کشور در پاسخ به این پرسش که چرا ترکیه در همین مدت کوتاه پس از بحران قطر، توانسته علیرغم دوری مسافت بخش بیشتری از بازار این کشور را نسبت به ما بدست بیاورد می گوید: ترکیه در بخش صادرات و فنون صادراتی از ما پیش است. باید قبول کرد که بخش خصوصی کشور برای توسعه بازارهای صادراتی آموزش کافی نمی بینند. دولت ترکیه طی سال های اخیر مشوق های متعددی را برای صادرکنندگان در نظر گرفته است اما ما نتوانسته ایم این تسهیلات را برای صادرکننده ایرانی فراهم کنیم. همین حالا اگر صادرکننده ای بخواهد از تسهیلات بانکی استفاده کند با نرخ بالای ۲۵ درصد سود در بازپرداخت مواجه است که نرخ بسیار بالایی است.
رییس سابق شورای بازرگانی ایران و قطر در آخر در تشریح وضعیت این شورا تصریح می کند: متاسفانه این شورا در حال حاضر فعال نیست. واقعیت این است که مسائل سیاسی موجب شد فعالیت این شورا متوقف شود. به هر حال اتاق های بازرگانی دو کشور باید طرف یکدیگر قرار بگیرند و در زمینه تاسیس و فعالیت اتاق مشترک را فراهم کنند.
فرصتی کوتاه برای احیای بندر شهید رجایی
روزبه مختاری صاحبنظر و فعال حوزه بنادر و کشتیرانی نوع برخورد عربستان با قطر را توام با یک هشدار و پیام منفی به دیگر کشورهای منطقه می داند و می گوید: برخورد عربستان با قطر و بحرانی که در روابط این دو کشور به وجود آمده است در بطن خود نوعی هشدار منفی را برای دیگر کشورهای عربی بویژه کشورهای منطقه خلیج فارس دارد. کشوری مانند عراق و یا عمان و حتی تا حدی کویت، خود را در برابر شرایطی می بینند که هر آن می تواند برای آنها نیز به وجود بیابد و مورد هجمه تحریم قرار بگیرند. به همین دلیل از همین حالا می توان احساس کرد که برخی کشورهای عربی و برخی دیگر از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برای کاهش تاثیر تهدیدات احتمالی به فکر کم کردن وابستگی خود به عربستان و هم پیمانان نزدیک به آن هستند. وی یکی از مهمترین این تهدیدات را در حیطه تجارت دریایی و ترانشیپ دانسته، می افزاید: بندر جبل علی به عنوان بندر هاب منطقه به دنبال بحران قطر به سرعت خدمات به این کشور را متوقف کرد. به همین دلیل بنادر دو کشور، به عنوان جایگزین جبل علی برای ترانشیپ کالا در منطقه مطرح شدند؛ یکی کشور عمان و بندرصحار و دیگری ایران و بنادر جنوبی آن بویژه بندر شهید رجایی.
از نظر مختاری این مسئله به معنای ایجاد یک فرصت کم نظیر برای بندر شهید رجایی است و ادامه می دهد: بندر شهید رجایی ایران در جهت دستیابی هر چند حداقلی به نقش طبیعی و واقعی آن یعنی تبدیل شدن به بندر هاب منطقه خلیج فارس باید قدر این فرصت را بداند.
این فعال بنادر با این حال این فرصت را کوتاه می داند و تصریح می کند: نمی توان کتمان کرد که با توجه به نوع روابط کشورهای واقع در شبه جزیره عربستان احتمال کوتاه مدت بودن بحران زیاد است. به عبارت دیگر فرصت تجاری، دریایی و بندری قطر برای ما می تواند کوتاه مدت باشد. بنابراین باید در بنادرمان نوعی از خدمات را به خطوط کشتیرانی که با قطر کار می کنند ارائه کنیم که بنادر ایران را به عنوان هاب و محل ترانشیپ کالا به قطر انتخاب کنند.
مختاری که تجربه خوبی در زمینه کشتیرانی و ارائه خدمات فیدری دارد ضمن تاکید بر صدمات تحریم ها بر بنادر کشور از تجربه گران بهای استفاده از کشتی های فیدری در این دوران برای تامین نیازهای کشور می گوید و خاطر نشان می کند: در حوزه کشتی های فیدری به چنان تجربه ای دست پیدا کرده ایم که همین حالا خود من در دقایقی می توانم هزینه هر نوع سرویس فیدری را با توجه به اطلاعاتی که در اختیار دارم محاسبه کرده و در اختیار مشتری قرار دهم.
در نظر وی فرصت های برجام در حوزه کشتیرانی و بازگشت خطوط بزرگ به بنادر کشور را نیز می توان با فرصت تجارت با قطر ارزنده تر کرد و در این باره می گوید: پس از برجام نیز با بازگشت خطوط کشتیرانی بزرگ به بنادر کشور این امکان وجود دارد که با ارائه خدمات بهتر در بخش ترانشیپ، این خطوط از مبدا، همزمان با حمل کالای مورد نیاز ایران، حمل کالای قطری برای ترانشیپ از بنادر ایران به این کشور را در دستور کار خود قرار دهند و در نهایت امکان توسعه تراشیپ در بنادر ایران به بنادر دیگر منطقه فراهم شود.
این فعال بخش خصوصی در عین حال ضمن انتقاد از نحوه برخورد برخی تجار با فرصت تجارت با قطر که وی آن را کوتاه مدت می داند تصریح می کند: در حال حاضر برخی تجار ایرانی با عنوان کنترل هزینه ها کالای خود را بوسیله لنج های باری به سمت قطر گسیل می دارند در حالی که این روش سریع نبوده، ایمن هم نیست. قطعا برای این مهم استفاده از کشتی های بزرگ بسیار مطمئن تر است و می تواند در جهت ایجاد یک سرویس مداوم و با ثبات موثر باشد.
مختاری در آخر نگرش دولتی ها را نیز به مسئله توسعه تجارت خارجی را مناسب ارزیابی نکرده اظهار می دارد: متاسفانه روند کار سازمان ها و نهادهای دولتی در ایران بسیار کُند است و واکنش آنها نسبت به فرصت های اینچنینی بسیار ضعیف. این در حالی است که در این زمان سرعت بسیار تعیین کننده خواهد بود.
قطر بازار مطمئنی برای ما نیست
احمد شیرزاد نظریه پرداز سیاسی و استاد دانشگاه در رابطه با نحوه برخورد ایران با بحران قطر اظهار می دارد: باید خیلی صبورانهتر در صحنه بمانیم. البته میتوانیم تصمیمات کوتاهمدت بگیریم به عنوان مثال مجوزهای کوتاهمدت برای عبور هواپیما صادر کنیم و یا صادرات تک محمولههایی که ممکن است برخی از مشکلات قطری ها را آن هم ذیل کمک هایی بشر دوستانه و انسانی حل کند در دستور کار قرار دهیم. با این حال به نظر می رسد بیش از این نمیتوان روی روابط تجاری طولانی مدت با این کشور حسابی باز کرد.
وی دلیل این مسئله را اینچنین شرح می دهد: واقعیت این است که تاریخ ثابت کرده، نمیتوانیم بر روی دوستی دوستان عرب مان جز تلاش برای حُسن همجواری حساب دیگری باز کنیم. روی مفارقت و جدایی و دعواهای آنان هم نمی شود خیلی حساب کرد.
این نماینده سابق مجلس ضمن تاکید بر قرابت قومی طرف های مناقشه قطر خاطر نشان می کند: ورود ما هم به اینگونه مناقشات گاهی جز کمک به پیچیده تر شدن مسائل در بعد سیاسی نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت.
شیرزاد توسعه تجارت در این شرایطی را عقلایی ندانسته می گوید: شاید در زمان بحران با ما قراردادی بسته شود اما به دلیل همان عدم ثبات در دوستی و دعواها از سوی طرف های این مناقشه این امکان وجود دارد که پس از حل بحران فی مابین این ما باشیم که به دلیل عدم وفای به عهد طرف مقابل متضرر شویم. فراموش نکنیم که در گذشته سیاست اغلب این کشورها توسعه ایران هراسی برای به دست آوردن امتیازهایی از برخی از همپیمانان بوده است. در تاریخ معاصر ایران از این نمونه همسایه ها داشته ایم. برخی از آنها با نزدیک شدن به ایران بیش از آنکه بخواهند یک اتحاد استراتژیک تشکیل بدهند به دنبال امتیاز گرفتن از دشمنان کشور بوده اند.
وی شیوه برخورد با بحران پیش آمده را احتیاط هر چه بیشتر دانسته تصریح می کند: در رابطه با بحران قطر می بایست با احتیاط بیشتری عمل کرد چه آنکه تلاش آنها برای قرابت به ایران هدفی جز به دست آوردن امتیاز از طرف دیگر دعوا باشد. به همین دلیل باید با احتیاط عمل کنیم و نباید به گونه ای عمل کنیم که به نظر برسد ما به ایجاد ارتباط و یا اتحاد با قطر مشتاق هستیم.
شیرزاد معتقد است: اینکه به صورت مقطعی به همسایه دریایی مان کمک کنیم اتفاق بدی نیست. اگر این کمک در قالب یک مراوده تجاری باشد که بسیار بهتر است چون به هر حال عاملی برای کسب درآمد و توسعه بازارها هر چند به صورت مقطعی باشد. اما اینکه ما فکر کنیم در این شرایط با آنها قراردادهای تجاری بلندمدت ببندیم من فکر میکنم این کار میتواند یک مقداری ناشیانه باشد.
این صاحب نظر سیاسی درباره موفقیت ترکیه در تجارت با قطر اظهار می دارد: رقابت تجاری با ترکیه در این مورد خاص اصلاً نباید در تصمیمات راهبردی ما اثر بگذارد. با این حال در تجارت با قطر وضعیت ترکیه با ایران بسیار متفاوت است. ما امتیازاتی داریم که ترکها ندارند. قرابت جغرافیایی ایران با قطر امتیاز بزرگی است. مثلا اگر محاصرۀ هوایی قطریها ادامه پیدا کند کریدور هوایی ایران برای خط هوایی قطر امتیازی است که ترکها هیچگاه نمیتوانند با آن رقابت کنند. بنابراین ما امتیازات طبیعی خودمان را داریم. در زمینه کشتیرانی منطقه ای نیز ایران دارای موقعیتی است که اساسا کم نظیر و استراتژیک است. روابط سیاسی و سمت و سوی ترکیه نیز با ما بسیار متفاوت است. ترکیه روابط عمیقی با ایالات متحده دارد همچنان که روابط خود با عربستان را علیرغم برخی فراز و نشیب ها حفظ کرده است بنابراین نگاه آنها به بحران قطر و جایگاه ترک ها در این مسئله با ایران تفاوت های ماهوی دارد.
شیرزاد با این حال ضمن تاکید بر تلاش برای توسعه بازارهای صادراتی کشور خاطر نشان می کند: به هر حال در سندچشم انداز و برنامه پنج ساله ششم میانگین نرخ رشد ۸ درصدی برای اقتصاد کشور پیش بینی شده که بخشی از آن با همین توسعه صادرات به دست می آید. در عین حال یادآوری می کنم که در حال حاضر حداقل در عرصه سیاست منطقه ای برخلاف ترکیه ایران با عملکرد خود در عراق و سوریه به عنوان یک شریک استراتژیک و قابل اعتماد شناخته می شود که با در پیش گرفتن یک سیاست خارجی معتدل این نفوذ و اطمینان بیشتر نیز خواهد شد.